سریال
با هشتادمین قسمت از مجموعه پیشنهاد فیلم آخر هفته DLfars برای آخر هفته، همراه شما عزیزان هستیم. در این عنوان ، هر هفته به معرفی چند فیلم برتر که حتما باید دیده شوند، از نگاه DLfars میپردازیم و آنها را به شما عزیزان معرفی میکنیم. ممکن است شما نیز برخی از این فیلم ها را دیده باشید و یا حتی اسم بعضی از آنها را نشنیده باشید! در هر صورت تمامی فیلم هایی که معرفی میشوند، از نگاه DLfars، عناوین فوق العاده جذابی هستند. در ادامه به معرفی چند فیلم پیشنهادی DLfars برای آخر هفته شما میپردازیم، همراه ما باشید.
No Country for Old Men چگونه میتوان در اقتباس سینمایی یک کتاب، دقیق و وفادار نسبت به اثر مرجع عمل کرد و همزمان تازه، دارای حرفهای مخصوص به خود و ترسیمکنندهی چشماندازی وسیعتر بود؟ چگونه میشود از سینما نه بهعنوان مدیومی کاهنده که جهانی برای روایت بهتر و عمیقتر قصهها بهره برد؟ چگونه میشود سینمای وسترن را با یک نئو-وسترن از ابتدا زنده کرد و سپس با یک پایانبندی کم سروصدا و و همزمان کم مثلومانند کشت؟ با شناختی که از جنس فیلمسازی و مدل هدفگذاری جول کوئن و ایتن کوئن در طول سالها کسب کردهایم، میدانیم که آنها No Country for Old Men برندهی اسکار را برای پاسخ دادن به سه سؤال ذکرشده ننوشتند و کارگردانی نکردند. ولی این باعث نمیشود که فراموش کنیم فیلم مورد بحث چهقدر ایدهآل و باحوصله به آنها پاسخ میدهد. «جایی برای پیرمردها نیست» از ماهیت رندوم و زشت دنیای ما میگوید؛ از قهرمانهایی پوسیده که دیگر جایی در دنیای خاکستری امروز ندارند و رویاهایی که برخلاف گفتههای کورمک مککارتی یعنی نویسندهی کتاب اصلی شاید حتی راهنمای ما هم نباشند. برادران کوئن با فیلمی که زندگی امروز را بدون تاکید روی جلوههای امروزی آن به سخره گرفته است، خوب میترسانند و خوب به فکر میاندازند. نتیجه هم میشود شکلگیری اثری که هرچه پیشتر آن را میفهمیم، بیشتر بر خود برای کند و کاو آن لعنت میفرستیم. چون اگر No Country for Old Men را پس از یک بار تماشا رها میکردیم، همیشه باور داشتیم فیلمی دربارهی یک قاتل عجیب، یک پروتاگونیست خاکستری و مردی عاشق خوابهای خود دیدهایم. ولی بارها و بارها تلاش برای شناخت کامل اثر سیاهی قاب پایانی آن را پررنگتر و دردناکتر ساختند. وقتی میدانیم کارگردانها چگونه با رفتن از چهرهی پرسوال پیرمرد به آن سیاهی مطلق خبر از بیپاسخ بودن پرسشها میدهند، نمیتوان درد نکشید. در عین حال No Country for Old Men را به سختی میتوان یک فیلم سیاه صدا زد. زیرا بیشتر از آن که قصد منفی ساختن نگاه مخاطب به جهان پیرامون را داشته باشد، برای بیدار کردن او برنامه میریزد. آیا از خواب بلند کردن فردی بیهوششده از شدت تشنگی در بیابان که داشت خواب سرخوشانه و آرامی میدید و کمکم به سمت مرگ میرفت، برای او آزاردهنده و به طرز خوفناکی یادآور تمام دردهایش خواهد بود؟ بدون شک. ولی شانس وی برای چند قدم برداشتن، شاید به آب رسیدن و جان سالم به در بردن را نیز افزایش میبخشد. اگر در دنیای ما جایی برای پیرمردها و باورهای امیدوارانهتر قدیمی نیست، کسی نمیتواند بر گذشته و افراد متعلق به آن خرده بگیرد. بلکه جهان امروز بدهکار تمام این آدمها است که انگار در میان همهی گرد و خاکش حسوحالی برای اسبسواری و قهرمانبازی ندارند. حداقل کوئنها اینگونه فکر میکنند.
Under the Skin این روزها در حالی فیلمهای ترسناکِ نامرسومِ استودیوی A24 برای خودشان به یک زیرژانرِ منحصربهفرد تبدیل شدهاند که همهچیز با «زیر پوست»، ساختهی جاناتان گلیزر شروع شد. گلیزر از سالِ ۲۰۰۴ که «تولد» را با بازی نیکول کیدمن ساخته بود، حدود یک دهه هیچ فیلم بلندی نساخته بود؛ او در قالبِ «زیر پوست» با یک کلاسیکِ مُدرن به سینما بازگشت. شاید بهترین چیزی که میتوان دربارهی «زیرپوست» گفت (چیزی که در یک جمله آن را توصیف میکند) این است که این فیلم یکی از کوبریکیترین فیلمهایی است که خود کوبریک آن را کارگردانی نکرده است. اولین ویژگی کوبریکی فیلم این است که گلیزر یک رُمانِ برداشته است و از آن بهعنوانِ استخوانبندی فیلمش که از هر فرصتی برای انحراف از منبعِ اقتباسش استفاده میکند، استفاده کرده است. دومین ویژگی کوبریکیاش این است که انگار اتمسفر بیگانه، سرد و خفقانآورش، نگاه بدبینانهاش به انسانیت، فضای ابهامبرانگیز و ریتم باطمانیهاش و تمهای داستانیاش ترکیبی از «۲۰۰۱: یک اُدیسهی فضایی»، «پرتقال کوکی»، «درخشش» و «چشمانِ باز بسته» هستند؛ از یک طرف گرچه «زیر پوست» از لحاظ فنی در ژانرِ علمیتخیلی هم طبقهبندی میشود، اما از طرف دیگر هیچ چیزی در فیلم وجود ندارد که بهطور صریح به این موضوع اشاره کند. اگر بدونِ اطلاعِ قبلی به تماشای فیلم بنشینید، هیچ راهِ آشکاری برای فهمیدنِ اینکه زنِ زیبایی که بهعنوان شخصیتِ اصلی بینامِ شکارچی فیلم در اطرافِ اسکاتلند رانندگی میکند و مردانِ غریبه را اغوا کرده و سوارِ ماشینش میکند، یک بیگانهی فضایی است ندارید. او به همان اندازه که یک بیگانه است، به همان اندازه هم میتواند یک خونآشام یا یکی از شیاطینِ دیوید لینچ از گوشه و کنارِ شهر تویین پیکس باشد. ژانرِ وحشت، هنری با یک هدفِ مشخص است: ترساندن. این مسئله آن را به ژانری تبدیل کرده بیوقفه مشغولِ بازجویی کردن از گذشتهاش و جامعه است تا بفهمد دیگر فیلمهای ترسناک چگونه مردم را میترساندند تا از این طریقِ ترسش را بازتعریف کرده، بهروزرسانی کرده و روی دستِ آنها بلند شود. «زیر پوست» این کار را با شخصیتِ اصلیاش انجام میدهد؛ این فیلم نه دربارهی قربانیانِ یک موجودِ بیگانهی قاتل، بلکه دربارهی خودِ موجودِ بیگانهی قاتل است. اگر دیگر فیلمهای ترسناک فاصلهشان را با آنتاگونیست حفظ میکنند، «زیر پوست» میخواهد ما را به درونِ جمجمهی آنتاگونیستش وارد کند؛ راستش، شاید در نگاه اول نزدیکی به نیروی متخاصم بهمعنی از بین رفتنِ ماهیتِ هولناکِ آن باشد، اما اتفاقا برعکس؛ هیچ چیزی آزاردهندهتر از وقت گذراندن با یک شکارچی غیرانسانی نیست؛ تمام اجزای فیلم در خدمتِ قابللمس کردنِ فضای ذهنی غیرزمینی کاراکترِ اسکارلت جوهانسون هستند؛ از نقشآفرینی سرد و مُردهی جوهانسون تا دوربینِ گلیزر که خشونت را در بیپردهترین و بیعاطفهترین حالتِ ممکن به تصویر میکشد؛ از همه مهمتر، موسیقی رعبآمیزِ خانمِ میکا لِوی است که به پردههای گوش چنگ میاندازد و لحظهی لحظهی فیلم را سرشار از تنش و اضطرابی ممتد میکند. «زیر پوست» که شاید بیش از ۹۰ درصدِ داستانش را بدونِ دیالوگ روایت میکند، کلاسِ درسی در داستانگویی بصری است؛ این فیلم نهتنها یک وحشتِ اگزیستانسیالیسمی در بابِ بحرانِ هویتی یک بیگانه است، بلکه بیش از هر چیز دیگری باز دوباره این نکته را ثابت میکند که مهم نیست یک فیلم دربارهی چه چیزی است، بلکه مهم این است که چگونه به آن میپردازد. ایدهی یک موجودِ بیگانه در ظاهرِ یک زنِ زیبا که مردانِ شهوتران و از همهجا بیخبر را تور میزند تا آنها را کُشته و اُرگانهایشان را تصاحب کند تداعیکنندهی یک بیمووی دههی پنجاهی است، اما گلیزر از این خلاصهقصه بهعنوان چارچوبی برای پرداختن به پروسهی تحولِ موجودی که به تدریج با هر دو جنبهی زیبا و وحشتناکِ بشریت آشنا میشود استفاده میکند. به مرور کاراکتر جوهانسون تحتتاثیرِ انسانهای اطرافش، انسانیتِ درونش را کشف میکند، اما این در تضاد با اصلِ ماموریتش قرار میگیرد. نتیجه فیلمی است که گرچه با همراه کردن ما با یک هیولا در حال ارتکابِ جنایتهای وحشتناکی، منزجرکننده آغاز میشود، اما ناگهان در پایان به خودمان میآییم و میبینیم در حال گریه کردن به حال هیولا هستیم. سکانسهای گفتگوی کاراکترِ جوهانسون با مردانِ رهگذری که شکار میکند به صورتِ دوربین مخفی ضبط شدهاند. جوهانسون با بداههپردازی با قربانیانِ نابازیگرش، نه تنها باید بهطرز متقاعدکنندهای آدمهای واقعی را اغوا کند، بلکه باید این حقیقت که سوپراستارِ سینما است را هم مخفی نگه دارد. «زیر پوست» گرچه به حقیقتی که پای ثابتِ فیلمهای ترسناک است ختم میشود (وحشت واقعی بشریت است)، اما چگونگی رسیدن به آن، وحشتِ خالصِ نهفته در هستهی این پیامِ آشنا را شاید شوکهکنندهتر از هر فیلمِ مشابهی دیگری استخراج میکند. «زیر پوست» بیش از اینکه فیلمی برای تماشا باشد، فیلمی است که تجربه میشود. مثل گرفتنِ یک حمام گرم در مواد مذاب.
Anchorman از آنجایی که تا چند روز دیگر فصل اول سریال کمدی Space Force، اثر تازهی تعدادی از سازندگان سریال معرکهی The Office با بازی استیو کارل پخش میشود و طی اپیزودهایش میتوان آخرین همکاری این هنرمند دوستداشتنی با ویلیام فرد را به تماشا نشست، شاید اکنون زمان مناسبی برای بازگشت به عقب و دیدن سه فیلم Anchorman: The Legend of Ron Burgundy محصول سال ۲۰۱۴، Wake Up, Ron Burgundy: The Lost Movie محصول سال ۲۰۱۴ و Anchorman 2: The Legend Continues، محصول سال ۲۰۱۳ میلادی باشد. یکی از کلیدیترین افراد سازندهی این سری به نسبت پرستاره هم آدام مککی است؛ همان فردی که با The Big Short و Vice نشان داد سرسختترین و بدبدنترین داستانها را هم میتوان به شکلی شنیدنی در مقابل دستهای از مخاطبهای عام دنیای هنر هفتم گذاشت. داستان فیلم/فیلمها دربارهی چیست؟ همینقدر بدانید که به آدمهایی میپردازد که در شرایطی نابرابر سالها بیرقیب بودهاند، ناگهان شدیدا به چالش کشیده میشوند، از نردبان پایین میافتند و به انواعواقسام اشکال خندهآور قصد انتقامجویی و بازپسگیری صندلی خود را دارند.
Justice League Dark از همان لحظهای که اعلام شد جی. جی. آبرامز میخواهد سریال Justice League Dark را در آیندهی نزدیک برای شبکهی HBO Max بسازد، طرفدارهای زیادی به هیجان آمدند. چون خیلیها همیشه آرزو دوست داشتند نسخهی لایواکشن این بخش تاریکتر، فانتزی و پرشده از جادو و المانهای ماوراالطبیعهی جهان داستانهای ابرقهرمانی دی سی را ببینند. گروه Justice League Dark که اعضای آن را شخصیتهایی همچون جان کنستانتین، مادام زندو، شید، ددمن و زاتانا تشکیل میدهند و گاهی کاراکترهای بهخصوصی مانند سوامپ تینگ هم در قصههای روایتشده با محوریتش به چشم میخورند، پتانسیل بسیار زیادی برای جلب توجه تماشاگرها دارد. اما اگر میخواهید تا پیش از آمدن آن سریال حداقل بهترین تصویر جدید موجود از Justice League Dark در فضایی خارج از کتابهای کامیک را نظاره کنید، انیمیشن بزرگسالانهی Justice League Dark را نباید از دست بدهید. اثری که در آن با شخصیتهایی لایق توجه دیدار میکنیم و مشغول شنیدن قصهای با طول چند صد سال میشویم.فضاسازیهای بصری جذاب، شیمی عالی بین بسیاری از کاراکترها و حضور بعضا جدی و گاهی هم طنزآمیز بتمن در متن داستانهایی که اصولا به کاراکتری مانند او ارتباطی ندارند، همه و همه Justice League Dark را لایق یک بار تماشا کردهاند. البته که باید به موارد نامبرده صداگذاریهای عالی کاراکترها و کشش بالای آلبوم موسیقی متن این انیمیشن نهچندان بلند را نیز اضافه کرد.
فیلم ایرانی آرمانشهر 📀سال انتشار: 1399
⏰مدت زمان: 85 دقیقه
🔥 ژانر: اجتماعی , ایرانی , درام
🔊زبان: فارسی 🌍کشور سازنده: ایران هند افغانستان اسکاتلند
🎬کارگردان: حسین ناظر
✍️نویسنده: حسین ناظر
🌟ستارگان: ملالی زکریا , اندرو شیور , همایون ارشادی ,
🏆جوایز:N/A
خلاصه داستان: فیلم ایرانی آرمانشهر درباره زنی به نام جانان (با بازی ملالی زکریا) است که همسرش هشت سال پیش در جنگ دچار قطع نخاع شده و اکنون فلج است. جانان میخواهد با لقاح مصنوعی صاحب فرزند شود. او برای این کار به اسکاتلند سفر میکند. اما سرنوشت جانان طی اتفاقاتی دستخوش تغییر می شود…توضیحات: فیلم سینمایی آرمان شهر (Utopia) فیلمی در ژانر درام محصول مشترک کشورهای ایران، هند، افغانستان و اسکاتلند می باشد که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. نویسنده این فیلم امیر آقایی و موسیقی متن آن را آرمان موسی پور ساخته است. این فیلم جوایز بسیاری را در جشنوارههای جهانی از آن خود کرده است و به نیابت از سینمای افغانستان در جشنواره فیلمهای آسیایی لندن ۲۰۱۷ به نمایش در آمد همچنین این فیلم نماینده افغانستان در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار در بخش جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان بود. لینک های دانلود فیلم آرمانشهر دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
No Country for Old Men چگونه میتوان در اقتباس سینمایی یک کتاب، دقیق و وفادار نسبت به اثر مرجع عمل کرد و همزمان تازه، دارای حرفهای مخصوص به خود و ترسیمکنندهی چشماندازی وسیعتر بود؟ چگونه میشود از سینما نه بهعنوان مدیومی کاهنده که جهانی برای روایت بهتر و عمیقتر قصهها بهره برد؟ چگونه میشود سینمای وسترن را با یک نئو-وسترن از ابتدا زنده کرد و سپس با یک پایانبندی کم سروصدا و و همزمان کم مثلومانند کشت؟ با شناختی که از جنس فیلمسازی و مدل هدفگذاری جول کوئن و ایتن کوئن در طول سالها کسب کردهایم، میدانیم که آنها No Country for Old Men برندهی اسکار را برای پاسخ دادن به سه سؤال ذکرشده ننوشتند و کارگردانی نکردند. ولی این باعث نمیشود که فراموش کنیم فیلم مورد بحث چهقدر ایدهآل و باحوصله به آنها پاسخ میدهد. «جایی برای پیرمردها نیست» از ماهیت رندوم و زشت دنیای ما میگوید؛ از قهرمانهایی پوسیده که دیگر جایی در دنیای خاکستری امروز ندارند و رویاهایی که برخلاف گفتههای کورمک مککارتی یعنی نویسندهی کتاب اصلی شاید حتی راهنمای ما هم نباشند. برادران کوئن با فیلمی که زندگی امروز را بدون تاکید روی جلوههای امروزی آن به سخره گرفته است، خوب میترسانند و خوب به فکر میاندازند. نتیجه هم میشود شکلگیری اثری که هرچه پیشتر آن را میفهمیم، بیشتر بر خود برای کند و کاو آن لعنت میفرستیم. چون اگر No Country for Old Men را پس از یک بار تماشا رها میکردیم، همیشه باور داشتیم فیلمی دربارهی یک قاتل عجیب، یک پروتاگونیست خاکستری و مردی عاشق خوابهای خود دیدهایم. ولی بارها و بارها تلاش برای شناخت کامل اثر سیاهی قاب پایانی آن را پررنگتر و دردناکتر ساختند. وقتی میدانیم کارگردانها چگونه با رفتن از چهرهی پرسوال پیرمرد به آن سیاهی مطلق خبر از بیپاسخ بودن پرسشها میدهند، نمیتوان درد نکشید. در عین حال No Country for Old Men را به سختی میتوان یک فیلم سیاه صدا زد. زیرا بیشتر از آن که قصد منفی ساختن نگاه مخاطب به جهان پیرامون را داشته باشد، برای بیدار کردن او برنامه میریزد. آیا از خواب بلند کردن فردی بیهوششده از شدت تشنگی در بیابان که داشت خواب سرخوشانه و آرامی میدید و کمکم به سمت مرگ میرفت، برای او آزاردهنده و به طرز خوفناکی یادآور تمام دردهایش خواهد بود؟ بدون شک. ولی شانس وی برای چند قدم برداشتن، شاید به آب رسیدن و جان سالم به در بردن را نیز افزایش میبخشد. اگر در دنیای ما جایی برای پیرمردها و باورهای امیدوارانهتر قدیمی نیست، کسی نمیتواند بر گذشته و افراد متعلق به آن خرده بگیرد. بلکه جهان امروز بدهکار تمام این آدمها است که انگار در میان همهی گرد و خاکش حسوحالی برای اسبسواری و قهرمانبازی ندارند. حداقل کوئنها اینگونه فکر میکنند.
Under the Skin این روزها در حالی فیلمهای ترسناکِ نامرسومِ استودیوی A24 برای خودشان به یک زیرژانرِ منحصربهفرد تبدیل شدهاند که همهچیز با «زیر پوست»، ساختهی جاناتان گلیزر شروع شد. گلیزر از سالِ ۲۰۰۴ که «تولد» را با بازی نیکول کیدمن ساخته بود، حدود یک دهه هیچ فیلم بلندی نساخته بود؛ او در قالبِ «زیر پوست» با یک کلاسیکِ مُدرن به سینما بازگشت. شاید بهترین چیزی که میتوان دربارهی «زیرپوست» گفت (چیزی که در یک جمله آن را توصیف میکند) این است که این فیلم یکی از کوبریکیترین فیلمهایی است که خود کوبریک آن را کارگردانی نکرده است. اولین ویژگی کوبریکی فیلم این است که گلیزر یک رُمانِ برداشته است و از آن بهعنوانِ استخوانبندی فیلمش که از هر فرصتی برای انحراف از منبعِ اقتباسش استفاده میکند، استفاده کرده است. دومین ویژگی کوبریکیاش این است که انگار اتمسفر بیگانه، سرد و خفقانآورش، نگاه بدبینانهاش به انسانیت، فضای ابهامبرانگیز و ریتم باطمانیهاش و تمهای داستانیاش ترکیبی از «۲۰۰۱: یک اُدیسهی فضایی»، «پرتقال کوکی»، «درخشش» و «چشمانِ باز بسته» هستند؛ از یک طرف گرچه «زیر پوست» از لحاظ فنی در ژانرِ علمیتخیلی هم طبقهبندی میشود، اما از طرف دیگر هیچ چیزی در فیلم وجود ندارد که بهطور صریح به این موضوع اشاره کند. اگر بدونِ اطلاعِ قبلی به تماشای فیلم بنشینید، هیچ راهِ آشکاری برای فهمیدنِ اینکه زنِ زیبایی که بهعنوان شخصیتِ اصلی بینامِ شکارچی فیلم در اطرافِ اسکاتلند رانندگی میکند و مردانِ غریبه را اغوا کرده و سوارِ ماشینش میکند، یک بیگانهی فضایی است ندارید. او به همان اندازه که یک بیگانه است، به همان اندازه هم میتواند یک خونآشام یا یکی از شیاطینِ دیوید لینچ از گوشه و کنارِ شهر تویین پیکس باشد. ژانرِ وحشت، هنری با یک هدفِ مشخص است: ترساندن. این مسئله آن را به ژانری تبدیل کرده بیوقفه مشغولِ بازجویی کردن از گذشتهاش و جامعه است تا بفهمد دیگر فیلمهای ترسناک چگونه مردم را میترساندند تا از این طریقِ ترسش را بازتعریف کرده، بهروزرسانی کرده و روی دستِ آنها بلند شود. «زیر پوست» این کار را با شخصیتِ اصلیاش انجام میدهد؛ این فیلم نه دربارهی قربانیانِ یک موجودِ بیگانهی قاتل، بلکه دربارهی خودِ موجودِ بیگانهی قاتل است. اگر دیگر فیلمهای ترسناک فاصلهشان را با آنتاگونیست حفظ میکنند، «زیر پوست» میخواهد ما را به درونِ جمجمهی آنتاگونیستش وارد کند؛ راستش، شاید در نگاه اول نزدیکی به نیروی متخاصم بهمعنی از بین رفتنِ ماهیتِ هولناکِ آن باشد، اما اتفاقا برعکس؛ هیچ چیزی آزاردهندهتر از وقت گذراندن با یک شکارچی غیرانسانی نیست؛ تمام اجزای فیلم در خدمتِ قابللمس کردنِ فضای ذهنی غیرزمینی کاراکترِ اسکارلت جوهانسون هستند؛ از نقشآفرینی سرد و مُردهی جوهانسون تا دوربینِ گلیزر که خشونت را در بیپردهترین و بیعاطفهترین حالتِ ممکن به تصویر میکشد؛ از همه مهمتر، موسیقی رعبآمیزِ خانمِ میکا لِوی است که به پردههای گوش چنگ میاندازد و لحظهی لحظهی فیلم را سرشار از تنش و اضطرابی ممتد میکند. «زیر پوست» که شاید بیش از ۹۰ درصدِ داستانش را بدونِ دیالوگ روایت میکند، کلاسِ درسی در داستانگویی بصری است؛ این فیلم نهتنها یک وحشتِ اگزیستانسیالیسمی در بابِ بحرانِ هویتی یک بیگانه است، بلکه بیش از هر چیز دیگری باز دوباره این نکته را ثابت میکند که مهم نیست یک فیلم دربارهی چه چیزی است، بلکه مهم این است که چگونه به آن میپردازد. ایدهی یک موجودِ بیگانه در ظاهرِ یک زنِ زیبا که مردانِ شهوتران و از همهجا بیخبر را تور میزند تا آنها را کُشته و اُرگانهایشان را تصاحب کند تداعیکنندهی یک بیمووی دههی پنجاهی است، اما گلیزر از این خلاصهقصه بهعنوان چارچوبی برای پرداختن به پروسهی تحولِ موجودی که به تدریج با هر دو جنبهی زیبا و وحشتناکِ بشریت آشنا میشود استفاده میکند. به مرور کاراکتر جوهانسون تحتتاثیرِ انسانهای اطرافش، انسانیتِ درونش را کشف میکند، اما این در تضاد با اصلِ ماموریتش قرار میگیرد. نتیجه فیلمی است که گرچه با همراه کردن ما با یک هیولا در حال ارتکابِ جنایتهای وحشتناکی، منزجرکننده آغاز میشود، اما ناگهان در پایان به خودمان میآییم و میبینیم در حال گریه کردن به حال هیولا هستیم. سکانسهای گفتگوی کاراکترِ جوهانسون با مردانِ رهگذری که شکار میکند به صورتِ دوربین مخفی ضبط شدهاند. جوهانسون با بداههپردازی با قربانیانِ نابازیگرش، نه تنها باید بهطرز متقاعدکنندهای آدمهای واقعی را اغوا کند، بلکه باید این حقیقت که سوپراستارِ سینما است را هم مخفی نگه دارد. «زیر پوست» گرچه به حقیقتی که پای ثابتِ فیلمهای ترسناک است ختم میشود (وحشت واقعی بشریت است)، اما چگونگی رسیدن به آن، وحشتِ خالصِ نهفته در هستهی این پیامِ آشنا را شاید شوکهکنندهتر از هر فیلمِ مشابهی دیگری استخراج میکند. «زیر پوست» بیش از اینکه فیلمی برای تماشا باشد، فیلمی است که تجربه میشود. مثل گرفتنِ یک حمام گرم در مواد مذاب.
Anchorman از آنجایی که تا چند روز دیگر فصل اول سریال کمدی Space Force، اثر تازهی تعدادی از سازندگان سریال معرکهی The Office با بازی استیو کارل پخش میشود و طی اپیزودهایش میتوان آخرین همکاری این هنرمند دوستداشتنی با ویلیام فرد را به تماشا نشست، شاید اکنون زمان مناسبی برای بازگشت به عقب و دیدن سه فیلم Anchorman: The Legend of Ron Burgundy محصول سال ۲۰۱۴، Wake Up, Ron Burgundy: The Lost Movie محصول سال ۲۰۱۴ و Anchorman 2: The Legend Continues، محصول سال ۲۰۱۳ میلادی باشد. یکی از کلیدیترین افراد سازندهی این سری به نسبت پرستاره هم آدام مککی است؛ همان فردی که با The Big Short و Vice نشان داد سرسختترین و بدبدنترین داستانها را هم میتوان به شکلی شنیدنی در مقابل دستهای از مخاطبهای عام دنیای هنر هفتم گذاشت. داستان فیلم/فیلمها دربارهی چیست؟ همینقدر بدانید که به آدمهایی میپردازد که در شرایطی نابرابر سالها بیرقیب بودهاند، ناگهان شدیدا به چالش کشیده میشوند، از نردبان پایین میافتند و به انواعواقسام اشکال خندهآور قصد انتقامجویی و بازپسگیری صندلی خود را دارند.
Justice League Dark از همان لحظهای که اعلام شد جی. جی. آبرامز میخواهد سریال Justice League Dark را در آیندهی نزدیک برای شبکهی HBO Max بسازد، طرفدارهای زیادی به هیجان آمدند. چون خیلیها همیشه آرزو دوست داشتند نسخهی لایواکشن این بخش تاریکتر، فانتزی و پرشده از جادو و المانهای ماوراالطبیعهی جهان داستانهای ابرقهرمانی دی سی را ببینند. گروه Justice League Dark که اعضای آن را شخصیتهایی همچون جان کنستانتین، مادام زندو، شید، ددمن و زاتانا تشکیل میدهند و گاهی کاراکترهای بهخصوصی مانند سوامپ تینگ هم در قصههای روایتشده با محوریتش به چشم میخورند، پتانسیل بسیار زیادی برای جلب توجه تماشاگرها دارد. اما اگر میخواهید تا پیش از آمدن آن سریال حداقل بهترین تصویر جدید موجود از Justice League Dark در فضایی خارج از کتابهای کامیک را نظاره کنید، انیمیشن بزرگسالانهی Justice League Dark را نباید از دست بدهید. اثری که در آن با شخصیتهایی لایق توجه دیدار میکنیم و مشغول شنیدن قصهای با طول چند صد سال میشویم.فضاسازیهای بصری جذاب، شیمی عالی بین بسیاری از کاراکترها و حضور بعضا جدی و گاهی هم طنزآمیز بتمن در متن داستانهایی که اصولا به کاراکتری مانند او ارتباطی ندارند، همه و همه Justice League Dark را لایق یک بار تماشا کردهاند. البته که باید به موارد نامبرده صداگذاریهای عالی کاراکترها و کشش بالای آلبوم موسیقی متن این انیمیشن نهچندان بلند را نیز اضافه کرد.
فیلم ایرانی آرمانشهر 📀سال انتشار: 1399
⏰مدت زمان: 85 دقیقه
🔥 ژانر: اجتماعی , ایرانی , درام
🔊زبان: فارسی 🌍کشور سازنده: ایران هند افغانستان اسکاتلند
🎬کارگردان: حسین ناظر
✍️نویسنده: حسین ناظر
🌟ستارگان: ملالی زکریا , اندرو شیور , همایون ارشادی ,
🏆جوایز:N/A
خلاصه داستان: فیلم ایرانی آرمانشهر درباره زنی به نام جانان (با بازی ملالی زکریا) است که همسرش هشت سال پیش در جنگ دچار قطع نخاع شده و اکنون فلج است. جانان میخواهد با لقاح مصنوعی صاحب فرزند شود. او برای این کار به اسکاتلند سفر میکند. اما سرنوشت جانان طی اتفاقاتی دستخوش تغییر می شود…توضیحات: فیلم سینمایی آرمان شهر (Utopia) فیلمی در ژانر درام محصول مشترک کشورهای ایران، هند، افغانستان و اسکاتلند می باشد که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. نویسنده این فیلم امیر آقایی و موسیقی متن آن را آرمان موسی پور ساخته است. این فیلم جوایز بسیاری را در جشنوارههای جهانی از آن خود کرده است و به نیابت از سینمای افغانستان در جشنواره فیلمهای آسیایی لندن ۲۰۱۷ به نمایش در آمد همچنین این فیلم نماینده افغانستان در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار در بخش جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان بود. لینک های دانلود فیلم آرمانشهر دانلود کیفیت ۴۸۰p
دانلود کیفیت ۷۲۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p
دانلود کیفیت ۱۰۸۰p-HQ
دانلود کیفیت BLURAY
دانلود همه کیفیت ها
در ادامه خوشحال میشویم از نظرات شما در رابطه با فیلم های پیشنهاد شده مطلع شویم؛ همچنین شما نیز میتوانید فیلم های محبوب خود را مطرح کنید. شاد باشید.
دیدگاه ها